سفارش تبلیغ
صبا ویژن
























سلام رفقا
بنده حقیر سعی بر این دارم تا در این وبلاگ مطلبی راجع به سیاست نذارم ولی حیفم اومد که
شما رو از دیدن این عکس ها که مربوط به سایت ترکیه می باشد محروم کنم .
در ضمن گذاشتن این مطلب به منظور تایید یا رد این عکس ها نیست ولی اگه خواستید نظرتون
رو هم بگید بد نیست .
لازمه بدونید 250 نظر در همون سایت برا این عکسا اومده که حتی از خبر مربوط به
تغییر قانون اساسی هم بیشتر بوده و  هم چنین 90000 بازدید کننده داشته .

اگه خواستید ببینید اینجا کلیک کنید:
 http://www.haber7.com/haber.php?haber_id=244694&comments=all


نوشته شده در شنبه 86/4/9ساعت 8:16 صبح توسط بامعرفت نظرات ( ) |

  
 
هوالشهید

   سلام

نمیدونم چرا این مطلب... چرا الان؟ ... چون وقت نداشتم خودم بنویسم اینو گذاشتم؟ نه...همچین خیلی زیادم که درگیر درس نیستم..مگه یه مطلب نوشتن چه قدر وقت گیره...؟ ... هرچی که بود... به هرحال این مطلب امروز تو وبلاگم نشست...امیدوارم به دلتون بشینه چون قبل از وبلاگ به دل من و خیلی های دیگه هم نشسته...
قبل از آن که متن زیر را که ترجمه از یک E-mail واقعی می‌باشد را خدمت‌تان ارائه دهم لازم می‌دانم که شما خواننده محترم را مقدمتا در جریان واقعه قرار دهم تا با خواندن متن ترجمه ایمیل حاضر بیش‌تر متوجه متن ایمیل شوید.

یکی از دخترخانم‌هایی که از یک خانواده مذهبی ایرانی هستند و در یکی از کالج‌های شمال کالیفرنیا مشغول تحصیل می‌باشند با یکی از هم‌کلاسی‌های خود که دخترخانمی امریکایی است آشنا می‌شود. البته نحوه آشنایی به این صورت بوده که این دخترخانم امریکایی توجه غیرعادی و ابراز محبت عجیبی به این دخترخانم محجبه ایرانی نشان می‌داده و این در حالی بوده که خود این دخترخانم امریکایی (به نام کریستینا) به طرز بسیار غیرعادی لباس می‌پوشید و آرایش‌های بسیار عجیب‌تر استفاده می‌کرده مثل استفاده از لاک ناخن‌های سیاه و ماتیک سیاه و انداختن زنجیر به گردن، دست و لباس.

 (هدف من از توضیح این مطالب آن است که خواننده محترم بهتر بتواند از این خانم تصویری داشته باشد) و این که این خانم تا آن میزان غیرعادی به فاطمه، دختر باحجاب ایرانی علاقه و کشش نشان می‌داده بسیار موجب تعجب فاطمه می‌شده و زمانی که یک بار فاطمه از او علت را می‌پرسد او اقرار می‌کند که چون او گرایش به ارتباط با خانم‌ها دارد لذا این علاقه و کشش به فاطمه هم به همین دلیل است.

 وقتی فاطمه متوجه این مسئله می‌شود در آغاز سعی در کناره گرفتن از این فرد می‌کند و وقتی سماجت بی‌حد این خانم را می‌بیند با توسل به خداوند متعال و اهل‌بیت(ع) از آن‌ها می‌خواهد که کمک‌اش کنند چرا که به نظر فاطمه مؤمن این تنها راه رهایی به نظر از دست این خانم بود. بنابراین فاطمه شروع می‌کند به توضیح دادن تفاوت خود و این خانم با استفاده از آیات قرآن کریم. و هر چه قدر این کار را می‌کند مطالب برای کریستینا شنیدنی‌تر می‌شود تا جایی که او اعتراف می‌کند که چون برای مدت طولانی با مادر مذهبی‌اش به کلیسا می‌رفته به هیچ وجه به جواب سؤالاتش نمی‌رسیده تصمیم می‌گیرد از دین کناره بگیرد و به این ترتیب به جایی می‌رسد که رسیده و حال نه نظر کریستینا مطالبی که فاطمه از آیات قرآن برای او می‌گفته جالب و شنیدنی بوده تنها چیزی که برایش قابل فهم نبوده این که چرا فاطمه باید محجوبه باشد بدنبال یک سری بحث‌هایی که بین این دو صورت می‌گیرد در نهایت فاطمه به او می‌گوید اگر منتظر بمانی جواب‌های خود را بگیری هیچ گاه پیشرفت نمی‌کنی ولی اگر می‌خواهی زودتر به مقصد برسی باید اول با اعمالت شروع کنی در آن صورت خداوند و اهل‌بیت(ع) که فاطمه همۀ آن‌ها را قبلا به او معرفی کرده بود دستت را می‌گیرند و کمکت می‌کنند که زودتر به این حکمت‌ها و اسرار پی ببری. کریستینا خود را در معرض هدایتی نو و تفاوت می‌دیده و آن گم شده خود را بازیافته بود. تصمیم می‌گیرد که خود را به توصیه‌های فاطمه بسپارد و این راه را با قبول حجاب و تغییر نحوه زندگی آغاز می‌کند.
ادامه مطلب...

نوشته شده در شنبه 86/4/9ساعت 7:54 صبح توسط بامعرفت نظرات ( ) |

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
Design By : Pars Skin